بسم الله
نمي دونستم شما همون نويسنده ي كتاب نشانه ها هستيد .خيلي كتاب قشنگيه. خوش به حالتون كه اهل تفحص هستيد. ما كه اون دوران رو نديديم با اين حال وقتي ميريم جنوب واقعا تا سال بعد كه دوباره بريم جنوب انرژي ميگيريم.امسال ياد گرفتم كه ميشه با شهدا دوست شد. تورو خدا برام دعا كنيد بتونم باهاشون دوست جون جوني شم.
آقا سلام
آقا ميشه خاطرات تفحص رو بيشتر كنيد .
آقا سري هم به ما بزنيد بد نميشه ها .
آقا قلمت گرم .
سلام حاجي خيلي تكون دهنده بود.
راستي اين تركش پست رو خيلي خوب اومدي! عبارت جالبيه به فرهنگستان بگو شايد جايگزين پي نوشتش كردن
سلام
خاطره جالب و جذابي بود و کاملاً به اسم سراتون ميومد... .
يا الله
خاطرات جنگ رو خيلي دوست دارم
خوشحال ميشم شما هم خاطرات جاسوس انگليسي رو بخونيد
گرچه ؛ اين کجا و آن کجا .....
هوالحق
سلام عليكم ...خوبيد ان شا الله ؟؟
خاطره ي زيبايي بوديد ،انگار ما هم داريم عادت مي كنيم كه با نوشته هاي شما هم بخنديم هم گريه كنيم ...چون هميشه هر دوتاش با هم هستند...
راستي به روز كردم (به بهانه سالروز تولدم ) ...خوشحال ميشم نگاهي بندازيد .
خيلي دعامون كنيد ..يا علي و يا حق
الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سلام عليكم
اولش خنده ام گرفته بود!!!
ولي آخرش ....
گاهي به كاراي خدا كه فكر ميكنم ميبينم چقدر حساب شده اند، حتي يه موش هم ميشه وسيله!!!
التماس دعا