هوالحق
سلام حاج آقا...
خسته نباشيد
خيلي معذرت مي خوام كه بعد از مدتها كه قول داده بودم تازه اومدم...
راستش به خاطر كنكور بود. البته نه اينكه خيلي درس خون باشم و وقت نشه! ولي به خاطر ابرو داريشم شده خيلي كمتر اومدم... همزمان با كم اومدنم هم سرم تو نت شلوغ شد...امروز راستش يكي از دوستان شما رو معرفي كرده بود...من نمدونستم شما هم جبهه بودين... خب شد الان ميدونم و با اين اطلاع اون حرفمو توضيحش ميدم...نمدونم كارم سخت شد يا اسون!
در مورد حال اصل اونا كه تو پست قبل عرض كردم...نميدونم چرا اين عبارتو نوشتم ولي خب...آخه اونچه كه تو متن بود...درد كشيدن اون بسيجي رو نشون داد..اين ديگه خوش به حالش نداشت..اما همون درد از يه نظر ديگش خوش به حالش داره..از اون نظر كه اين درد و زخم و .. براي اوستا كريم بوده... براي برتر...بزرگتر... خوش به حالشون...
نمدونم اينبار درست گفتم يا نه....شما كه مسلما بهتر مي دونين...
راستي...خوش به حالتون
(متنتونو خوندم... بازهم با حسرت فقط ميگم خوش به حالشون......اصل حالشون/)
التماس دعا
حلال كنين...ان شاالله از هفته بعد يه كم خوش قول تر بشم چه نتيجه ازمونم خوب بشه چه بد)