• وبلاگ : نشانه
  • يادداشت : فكه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام عليكم چه خوب شد اخرش با اين نيمچه سوادم تو را يافتم

    من زياد ادبي بلد نيستم براي همين به كميت هاي ذهن اشفته ام بسنده ميكنم راستش ازتون ميخوام حتما به وبلاگم بيائي حتما اوالا شما را جناب اقاي مصطفوي كه بسيار هم به شما ارادت دارد معرفي كرد و از من خواست وبلاگت را ببينم شايد پل ارتباطي باشد ميان من و تو اميدوارم كمكم كنيد اقاي احمديان سال هاست كه ان چه در ان روز ديده بودم وقتي كه شب ها تا صبح در ذهنم مرور ميكردم تا پاك نشود ازط ذهن انچه ديده ام و ....

    اخر شهدا دستم را گرفتند و مرا به انچه دلم ميخواست رسانندند تا تونستم قلم بر سفيدي دفترم بكشم و....

    زياده گفتم و بيهوده از ذهنم ..

    منتظر چشمان زيبايتان هستم چشماني كه جز شهدا و صداقت هيچ نديده قدم بر چاله هاي دلم بگذار....

    + نرگس دختر شما 
    نه اين طوري نيست مطمئنم .باور من كه اينه
    + مرضيه 

    سلام

    چند وقت پيش دلم بد جور هواي كربلاي ايران رو كرده بود خيلي دعا كردم و از شهدا خواستم توفيق زيارتشو به من هم بدن اما انگار خيلي مونده تا شهدا منو قابل بدو نن شما رو به خدا هر وقت رفتين اونجا براتشو واسه منم بگيرين

    التماس دعا

    سلام. كتاب شما را خواندم. خاطرات بسيار زيبايي بود. آقاي مصطفوي هم زيبا از كار درش آورده بود.
    سلام عليكم.
    حسرت ديدن... حسرت شنيدن... حسرت...
    چقدر با «حسرت» اين «حسرت» رو ادا مي كنم!
    سلام. ياد همه شهدا بخير . التماس دعا.